طعم تلخ قهوه ی ترک حرف بو دار جدایی
نفسای آخر عشق فصل سرد بی صدایی
تب تند عاشقی و قلب غصه دار و غمگین
یه دو جین حرف نگفته پشت اون چشمای نمگین
شاهد جدایی ما غم و گریه های بسیار
یه چراغ زنبوری رو سقف دو تا تابلو روی دیوار
رعشه ی دستای سرد و واسه هم لحظه شماری
شوق دیدن دوباره منو اوج بیقراری
با یه نیم نگاه دوباره کنده میشه قلبم از جا
میگذرم از اشتباهت دلو میزنم به دریا
دستامو میگیری و من مث دیوونه ها میشم
راه دیگه ای نمونده تو باید بمونی پیشم
طعم کیک و چای شیرین نم بارون روی شیشه
نفسای عاشق تو سهم من بوده همیشه
من میبخشمت عزیزم بگو تو هم میتونی
بگو تا آخر قصه پا به پای من میمونی
با یه نیم نگاه دوباره کنده میشه قلبم از جا
میگذرم از اشتباهت دلو میزنم به دریا
دستامو میگیری و من مث دیوونه ها میشم
راه دیگه ای نمونده تو باید بمونی پیشم
با یه نیم نگاه دوباره کنده میشه قلبم از جا